به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: این روزها بادهای ۱۲۰ روزه، امان شمال سیستان و بلوچستان را بریده است. هواشناسی گفته است: این هفته تا ۱۶ تیر، توفان، وزش باد شدید تا خیلی شدید و گردوخاک زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز را درمینوردد. مدیریت بحران سیستان و بلوچستان نیز اعلام کرده است این شرایط با خیزش گرد و خاک، کاهش دید و کیفیت هوا، سقوط درختان و تیرهای برق، سقوط اجسام از ارتفاع، خسارت به محصولات جالیزی و گلخانهها، اختلال در ترددهای جادهای، تاخیر یا لغو پروازها، کاهش دما در شمال و به تدریج در مناطق مرکزی استان از چهارشنبه تا جمعه همراه خواهد بود.
اما ماجرای بادهای ۱۲۰ روزه چیست و از چه زمانی گریبان مردم این منطقه را میگیرد؟ بادهای «۱۲۰ روزه» پراکنده شدن ریزگرد از بستر خشکیده تالاب بینالمللی هامون را به دنبال دارد که سبب کاهش دید و کاهش شدید کیفیت هوا میشود. این بادها که در ایران به بادهای ۱۲۰روزه سیستان معروف است، از اواخر اردیبهشت هر سال تا پایان شهریورماه در منطقه سیستان میوزد. مدت وزش این باد معمولا ۱۲۰ تا ۱۳۰ روز است و گاهی حتی تا ۱۷۰ و ۱۸۰ روز هم طول میکشد. این باد باعث فرسایش خاک در منطقه سیستان میشود.
چه کسی تصور میکرد، تالاب تاریخی و تمدنی هامون، علاوه بر کمبارشی به دلیل کارشکنی همسایه نیز حقابه قانونی و طبیعی خود را نگیرد و این منبع حیات که روزی سبب زندگی و روشنایی منطقه بود، حالا به ممات منطقه تبدیل شود؟ به این بلا، تغییرات اقلیمی را که در تمامی جهان از جمله در کشور ما رخ داده است، هم اضافه کنیم، طبیعتا نتیجه جز توفانهای خاک و پرواز ریزگرد و گرد و غبار نخواهد بود. در واقع بادهای ۱۲۰روزه در گذشته شمال استان سیستان و بلوچستان را که منطقه سیستان است، درگیر میکرد؛ اما با تغییرات اقلیمی، جنوب استان نیز که به بلوچستان شناخته میشود، در مسیر تندباد قرار گرفته است. رسانهها پای درددلهای یکی از ساکنان ایرانشهر نشستهاند: «وضعیت سالانه بادهای ۱۲۰روزه، هر سال نسبت به سال قبل وخیمتر و سختتر میشود و مدت آن نیز افزایش مییابد، چنان که دیگر نمیتوان به آن بادهای ۱۲۰روزه گفت و باید آن را بادهای ۲۲۰ روزه نامید.» یونس از ساکنان زابل هم این طور گفته است: «تا ۱۵-۱۰ سال قبل زمان وزش بادها که از سمت دریاچه هامون بود، خنکی خوبی به همراه داشت، اما با خشک شدن سال به سال دریاچه هامون، حالا بادها جز گرما و سوز حاصلی ندارند. دمای هوا هفته گذشته به ۵۲ درجه رسید و این منطقه عنوان گرمترین نقطه را از آن خود کرد.»
ما با طباطبایی از فعالان رسانهای زاهدان گفتگو میکنیم. او آسیبهای زیست محیطی و تبعات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن را که در سالهای اخیر تشدید شده است، برایمان تشریح میکند. طبیعتا اغلب نکات او را که حاوی اطلاعات نگرانکننده است، نمیتوان این جا بازگو کرد؛ اما وی معتقد است، تبعات اجتماعی ناشی از بحرانهای زیست محیطی این استان به ویژه در بخش شمالی استان شامل زابل، زهک، هامون، هیرمند، نیمروز و... آسیبهای متعددی را پدید آورده است و اگر تدبیر کلانی اندیشیده نشود، در آینده این شرایط غیرقابل جبران هم خواهد شد.
اما واقعا مشکل چیست؟ به طور قطع، بخشی از حوادث زیست محیطی در ید و اختیار طبیعت است و ما شاید نتوانیم در آن دخالت کنیم، ولی آیا نمیتوان با تدابیری، آسیبها و خسارات آن را کاهش داد که قطعا میتوان و دولتها در همه این سالها به آن بیتوجه بودهاند. در این زمینه با حجتالاسلام والمسلمین عزیزی امام جمعه زابل که موضوعات آب و زیست محیطی منطقه، همواره از دغدغههای او بوده است، همکلام میشویم. بدون اغراق و بزرگنمایی باید بگوییم که به دلیل گردوغبار این چند روز، صدایش گرفته است و واضح شنیده نمیشود، اما میگوید: تازه من حالم خوب است، خیلیها اینجا شرایطشان بدتر از من است. عزیزی وضعیت امروز را ناشی از ترک فعلهای سالهای پیشین میداند و میگوید: یکی از این ترک فعلها، عدم پیگیریهای مجدانه حقابه در سالهای گذشته به دلیل مصلحت اندیشیهای فرصتسوز بوده است. اگر حقابه میآمد، خیلی از این گرد و غبارها میخوابید، البته بخشی از آن مربوط به کویر است که شاید نمیتوان برایش کاری انجام داد. در عین حال کویر را نمیتوان آرام کرد، اما حقابه را میتوان گرفت، هامون را میتوان تا حدودی احیا کرد که متاسفانه در این ۲۰ سال، اقدام موثری برایش انجام نشده است. امام جمعه زابل این طور ادامه میدهد: الان هم نمیتوان معجزه کرد و به سرعت این وضعیت گرد و غبار را سامان داد؛ ضمن این که مطالبه رفع فوری مشکلات زیست محیطی هم بااین شرایط منطقی نیست، اما مسئولان باید اقدامات و تدابیر اساسی را در دستور کار قرار دهند.
در سالهای اخیر، همواره یکی از فریادکنندگان وضعیت بحرانی شهرهای زابل و زهک و... دکتر حبیب ا... دهمرده نماینده زابل در مجلس بوده است. به سراغ او میرویم و فریادهایش را میشنویم:
«بحران زیست محیطی در شمال سیستان و بلوچستان امروز مافوق تصور است، نمیدانم این وضعیت را چگونه و با چه واژههایی توصیف کنم. روزهای قبل بالاترین دمای کره زمین از آن زابل بود، ریزگردها هم که این شهر را از آلودهترین شهرهای جهان قرار داده است. بادهای بیشتر از ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در منطقه جولان میدهد و اکثر مناطق آب شرب ندارند یا کم دارند. از نظر معیشت هم که همه میدانند منطقه در چه شرایط بحرانی قرار دارد. دکتر دهمرده میگوید: همه این شرایط قابل پیش بینی بوده و هیچ کس را غافلگیر نکرده است. حدود دو دهه است که این موارد را در صحن علنی مجلس میگوییم و برای رفع این مشکلات قانون هم به تصویب رساندیم.
طبق قانون دولت باید حقابه را مطالبه کند و هر سه ماه هم به مجلس گزارش بدهد، انتقال آب از دریای عمان، خود یک قانون مصوب است، دولت مکلف است زمینه اجرای آن را فراهم کند. حتی برای آب ژرف هم اقداماتی انجام شد و دهها موارد و قوانین دیگر برای بهبود وضعیت منطقه وجود دارد؛ اما سوال من امروز از دولت این است که چرا به این همه قانون توجه نمیشود؟ چرا به اجرای این موارد بی توجهی میشود؟
حالا حقابه هیرمند در اختیار طالبان است، اما قانون انتقال آب و آبهای ژرف که در اختیار خودمان است، چرا برای اجرای آنها اهتمام نمیشود؟ اغلب این قوانین و مصوبات دارای ردیف بودجه است، ولی وقتی اجرا نمیشود ما به کجا گلایه کنیم؟
نماینده زابل معتقد است: همه این بلایا قابل پیشگیری بوده، اما فرصت سوزیهای مکرر باعث پیگیری نشدن راههای جایگزین شده است. کشور همسایه در سالهای اخیر، مکرر وعده حقابه را داده است، اما هیچ گاه به این وعدهها عمل نشده است.ای کاش نمیگفتند ما به شما حقابه را میدهیم که مسئولان ما راههای جایگزین را جدیتر دنبال کنند. طرف افغان فرصتهای ما را به تعدد سوزانده است؛ چرا که هرچه زمانسوزی بیشتری شود، شرایط بحرانیتر و قیمت آب هم گرانتر میشود. از طرفی قبل از احداث بند کمالخان، چون افغانستان نمیتوانست سیلها را کنترل کند، آب به سمت ایران رها میشد و طی دو ماه حدود ۳ تا ۴ میلیارد آب به سمت ما روانه میشد که چاه نیمهها و دریاچهها تا حدودی جان میگرفت. بعد از احداث بند کمالخان در سال ۱۴۰۰، سال قبل فقط حدود ۱۰ میلیون لیتر مکعب آب نصیب ما شد و امسال هم تا همین حالا، یک میلیون متر مکعب هم آب به سمت ما رها نشده است.
دکتر دهمرده، حرف برای گفتن بسیار دارد: «همه مسئولان هم از این شرایط آگاهند، دو دهه است که من و سایر نمایندگان این حرفها را بیان میکنیم. من از آقای رئیسی تشکر میکنم که ایشان دستورها را صادر میکنند، اما وزرا ارادهای برای انجام کار ندارند.» او وعدههای اخیر طالبان برای اعطای حقابه را هم یک بازی و وقتکشی میداند که نتیجهاش فقط فرصت سوزی و بدتر شدن شرایط است. دهمرده راهکار را تسریع در اجرای قوانین موجود همچون انتقال آب از دریای عمان، بهره وری از آبهای ژرف و... میداند و تمام.